th-1-11

زبان فارسی کنونی ، زاده زبانی است که کوروش و داریوش بدان تکلم می کرده اند و این همان زبان سنگ نبشته هایی است که به فرمان آنان بر صخره های بیستون و نقش رستم و دیوارها و ستون های تخت جمشید حکاکی شده است . این کتیبه های پادشاهان هخامنشی که از ۵۵۰ سال پیش از میلاد مسیح تا سرنگون شدن داریوش سوم ( داراب) به دست اسکندر مقدونی به سال ۳۳۰ پیش از میلاد بر ایران حکومت داشتند ، به اندازه کافی مشروح و قابل فهم است که بتوانیم تشخیص بدهیم متجاوز از ۲۴۰۰ سال پیش ، زبان فارسی به چه صورت بوده است .

گسیختگی در آثار مکتوب پارسی :

نخستین آثار مکتوب زبان فارسی مربوط به ادوار خیلی قدیم است و این آثار شوربختانه با دوشکاف بزرگ تاریخی روبرو و به رشته ای گسیخته مبدل گشت ، این فواصل و شکاف ها منطبق با دو حمله بزرگ خارجی است که سرآغاز آن ، یورش اسکندر مقدونی است و با سرنگون شدن سلسلۀ پارت به دست سلسلۀ ساسانی ختم می گردد که خود دوره ای پانصدوپنجاه ساله است . [۱]

دومین آن هجوم اعراب است که منجر به سقوط سلسله ساسانی می گردد . از این دوره بود که سرنگونی آیین زرتشت در ایران نیز آغاز گردید و فتوحات اعراب از جنگ بویب و قادسیه آغاز گشت و پیش تر هم وقایعی مانند جنگ ذوقار و بی سیاستی خسروپرویز روی داده بود و پس از مرگ آخرین پادشاه ساسانی (یزدگرد سوم به سال ۶۵۱ یا ۶۵۲ پس از میلاد) پیروزی اعراب به مرحله آخر و استقرار رسید.
پایان این دوره را به گونه ای دقیق نمیتوان تعیین نمود ، از یک سو قتل المستعصم بالله آخرین خلیفه عباسی به فرمان هلاکو خان ، نوۀ چنگیز خان و غارت بغداد و از سوی دیگر از مدتی پیش تر قدرت اعراب بدست اتباع ایرانی و ترک آنان افتاده بود و ایالات ایران رفته رفته از چنگ خلیفه بیرون آمده و امرای هر محل قیام کرده و فقط به گونه ظاهری نسبت به در بار خلیفۀ عباسی اطاعتی داشتند و دوشادوش این تحول ، زبان پارسی از نو جان گرفت . نخست صفاریان ( ۸۶۷ میلادی) ، سپس سامانیان ( ۸۷۴ میلادی) و آل بویه ( ۹۳۲ میلادی ) سرپیچی کردند و سرانجام غزنویان و سلجوقیان خود را کامل از گستره اطاعت دربار خلفا آزاد ساختند .

Translate »