
سینماسینما، منصوره بسمل؛
سریال تاسیان دومین اثر تاریخی تینا پاکروان در واپسین هفتههای پخش خود همچنان در هزارتویی از عاشقانههای متفاوت، روایتگر بخشی از روزگار سپری شده مردمان این سرزمین بوده است.
تاسیان نیز همچون اثر قبلی این کارگردان به درستی تاریخ را کاویده و از دل آن داستان هایی از روابط انسانی را به تصویر کشیده است.
انتخاب مناسب بازیگران نقشهای اصلی و حتی فرعی در کنار طراحی صحنه و لباس از نقاط قوت مهم مجموعه است.
تاسیان، تهران دهه پنجاه را با دقت و وسواس به تصویر کشیده است. این سریال بهخوبی توانسته در یادآوری و بازسازی لوکیشنهای مختلف همچون رستوران ها، کافهها، پوشش بازیگران، فاصله طبقاتی، انتخاب موسیقیهای نوستالژیک و حتی نوع صحبت کردن و لهجه تهرونی در پوستههای مختلف جامعه، راوی درستی از تهران سال ۵۷ باشد.
همچنین در قسمتهای ابتدایی تاسیان حضور چهرههایی همچون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و احمدرضا احمدی به نوعی گویای تاثیرگذاری این چهرهها در تغییر نگرش جوانان و قشر دانشگاهی آن دوران و نیز ادای دین به این بزرگان بوده است.
جا دارد در این فرصت از حضور درخشان بابک حمیدیان بهعنوان بازیگر مشترک دو سریال این کارگردان -خاتون و تاسیان- در نقشهای کمیسر رجب اُف و جمشید نجات تمجید کرد. این بازیگر در طول دوران بازیگریاش با ایفای نقشهای متفاوت، همواره قدرت حسی و تکنیکی یک بازیگر را بهرخ کشیده است.
پاکروان که در مسیر یک فیلمساز صاحب سبک حرکت میکند، در اثر قبلی اش خاتون نیز بر تصویر کردن روابط انسانی تمرکز داشت، در بسیاری از سکانسها دیالوگهایی با محوریت وطنپرستی را در قلب مخاطب ماندگار کرد.
موضوعی که بیشتر قابل تامل است و در دوران پس از جنگ اخیر در تماشای این سریال به چشم می آید مرگ رفاقتها در بزنگاههای مختلف تاریخ است. مرگی تقریبا ناخواسته و تحمیلی در میدان تفاوت ایدئولوژی انسان ها!
مانند مرگ سعید(صابر ابر) به دست رفیق صمیمیاش امیر(هوتن شکیبا) که در قسمت ۲۱ رقم میخورد.
بهعنوان یک ایرانی باید متوجه باشیم تفاوت نگرشهای سیاسی نباید باعث مرگ دوستیها شود. ما جملگی همه ایرانیم