
من یک زن هستم
نگرشی گذرا به مقام زن در جهان آفرینش
موضوع زن، به عنوان بدنهای از جامعة انسانی، به همان پایه، قابل بررسی و ژرفنگری است که انسان، شایسته شناخت و بررسی است و هرگونه تحلیل و بررسی ابعاد حیات زن، منهای ویژگیهای صنفی و جنسی، در واقع، تحلیل حیات انسان به شمار میآید. از اینرو شناخت زن و منزلت و مقام او در حقیقت، شناخت انسان و کرامت اوست. این نیز تردیدناپذیر است که شناخت انسان از خود، معیار دیگر شناختهاست.
به این جهت انسان به عنوان نخستین گام در شناختوری، به ضرورت باید به ژرفنگری و کاوشگری در خویشتن بپردازد و از ژرفای بیکرانة خویش، آگاهیهایی دست آورد. پس مطالعه در احوال زن و بررسی ابعاد حیات این بخش از جامعه انسانی، گامی در راستای انسان شناسی عمومی است
زن، در آفرینش در بعد روحی و جسمی، از همان گوهری آفریده شده که مرد آفریده شده است، و هر دو جنس در جوهر و ماهیت، یکسان و یگانهاند و تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست
زنان همیشه و در هر مرحله از زندگی خواهان صلح و امید آشتی هستند. به همین دلیل است که زنان در برابر جنگطلبی، و تبعیض جنسیتی همیشه با صدایی رسا خواهان صلح و آشتی هستند
مسئله زن پاشنه آشیل جمهوری اسلامیست. به همین خاطر هم هست که هر خط قرمز و هر محوری در طول عمر این نظام فاسد جابجا شد، اماسیاست ج. ا. در مسئله زنان صلب باقی ماند. ج. ا. دیگر نه میتواند پاسخگوی مطالبات مردان و نه زنان امروز باشد
امروز از زنانی باید حرف زد که نامشان معادل معجزه است ، از تمام آنهأیی که خریدار ترس نبودند، از انهأیی که چون کوه ایستادند و نشان دادند زن بودن ، بالاتر از معجزه است
ما نیک میدانیم که خواسته نهایی ما زندگی آزاد است، اما این خواسته برحق در تاریکی و فاشیسم خفه میشود. این خواسته برحق ما با سازماندهی و حرکت سیستماتیک و هم صدایی ما متجلی میشود، لذا با عزت و افتخار از هویت زنانه خود دفاع کرده و میگوییم: «زندهباد زنان، زندهباد آشتی
زن#
#زندگی ، #آزادی#
نگارنده: آزیتا شهراز ژورنالیست و خبرنگار
