Open Modal

نیلوفر بیضایی

BEyzaee

 

” چرا سیاه پوشیدین؟ همه‌ی این حرفها برای اینه که بگین اون مرده؟ (خانم جان در فیلم “مسافران”)
در سه روز گذشته سوگواری من برای مرگ پدرم، به مرور خاطره‌ها و نشانه‌ها، عکس‌ها و فیلم‌ها، نوشته‌ها و سخنان او گذشت. رفتن او هیچ نشانی از تمام شدن ندارد. او پیش از مرگ خود آینه‌ای پیش روی ما گذاشت تا تاریک و روشن‌های هویت و فرهنگ خویش در آن ببینیم. او به جای همه‌ی ما عمری را بر سر جستجوی که بودگی و چرا چنین بودگی ما گذاشته و راه را برای ما هموار کرده. او هر چه کرده در ستایش زندگی و دانایی و در نکوهش مرگ پرستی و جهل بوده است. فقط کافیست دست دراز کنیم تا از گنجینه‌ی گرانبهایی که در فیلم و تئاتر و تحقیقاتش در جستجوی هویت و فرهنگ برای ما بر جای گذاشته بهره ببریم.
رفتن پدرم نه فقط من و ما فرزندان و عزیزان او را، بلکه آن بخش از هنرمندان فیلم و تئاتر که به سرشت آزادی‌خواهانه‌ی حرفه‌شان متعهد هستند و همچنین آن بخش از ایران فرهنگی که به تاثیر و تلاش‌های او برای فرهنگ ایران واقفند را نیز در بهت و ماتم فرو برد. پس همه مان همدردیم و چراغ راهمان آثار بیشمار نمایشی و فیلمنامه ها، کارهای تحقیقی و سخنرانی‌ها، مقالات و نوشته‌های اوست که در سخت‌ترین شرایط، تحت بیشترین فشارها و تهدیدها و این اواخر علیرغم بیماری و سختی‌ها تا آخرین لحظه ی عمرش کار کرد و آفرید و ساخت. این میراث و وصیت اوست برای هر کس که دلش برای فرهنگ و هنر و آینده ی ایرانمان می تپد. نه، او نمرده و همچنان زنده‌تر ازهر زنده‌ای، حرفها دارد که برای ما بگوید اگر بجوییم و بپوییم و برای تغییر آماده باشیم.
از همه‌ی شخصیتها، هنرمندان وعزیزانی که در شبکه‌های اجتماعی پیام گذاشتند و ابراز همدردی کردند، به سهم خودم سپاسگزارم. از همه‌ی عزیزانی که در پیام‌های خصوصی و یا از طریق تلفن تلاش کردند تا همدردی خود را ابراز کنند، بسیار ممنونم. بر من ببخشایید که به دلیل تعداد بسیار بالای پیام‌ها و تماس‌ها و همچنین حال روحی نامناسب خودم، پاسخ گفتن به تک تک آنها برایم مقدور نیست.
نیلوفر بیضایی
29 دسامبر 2025

Recommended Posts

Loading...
Translate »