در سلسلهی رماننویسان بزرگ انگلیسی در قرن نوزدهم، که از جین آستین و خواهران برونته آغاز میشود و به چارلز دیکنز و تاماس هاردی میرسد، جورج الیوت بهسبب مهارت و ژرفبینیاش در توصیف انگیزهها مقام منحصربهفردی دارد، بهطوری که بسیاری از نقادان مدرن او را بزرگترین رماننویس انگلیسی قرن نوزدهم میدانند.
قهرمان داستان زنی است اصیل و شجاع که سرخوردگیهایی را تجربه میکند و به آگاهی بیشتری نایل میشود. سالهای تلاطم سیاسی را پشت سر میگذارد، در حیات اجتماعی زادگاهش مشارکت میکند، به «بیداری» فکری و روحی میرسد و در بحبحوهٔ همهٔ سختیها و بحرانها سلامت اخلاقی خود را حفظ میکند. او زنی است «آرمانی» در زمانهای که آرمانها زدوده میشوند.