چرا مردان ازدواج می کنند؟
مقاله ایی از دکتر آزیتا ساعیان
وقتی در فیس بوک، اعلامیه این سیمنار را گذاشته بودیم، آنقدر زنان جواب های زهرآلودی به تیتر این سمینار گذاشته بودند که قلبم به درد آمد و یادم آمد که وقتی خودم در شرایطی بودم که از روابطم سرخورده و آزرده و عصبانی بودم، دیدگاهم این بود که تقصیر از مردان است. آنها باعث درد من هستند و امیدم به این بود که روزی مرد متفاوتی را ملاقات کنم… غافل از اینکه تا زمانی که دیدگاه من به مردان منفی، حق به جانب، قربانی و عصبانی است هیچ چیز عوض نمی شود و عامل اصلی درد من خودم هستم. وقتی مصمم شدم که دیدگاه، رفتار و احساساتم را ترمیم کنم تمام درهای نعمت و شادی و عشق و سلامتی به روی من باز شدند. پیغام من به همه شما عزیزان این است: اگر روابط شما آنطور که آرزو داشتید نیستند مطمئن باشید که شما باید عوض بشوید. هیچ راه دیگری ندارد. ممکن است فکر کنید که چنین تحولی امکان پذیر نیست و یا شما نمی توانید، یا دیر است، یا هزینه اش زیاد است و یا وقت ندارید. ولی من به شما اطمینان می دهم که من هم روزی مثل شما فکر می کردم و مطمئنم که شما هم می توانید به عشق، شادی، آرامش، بخشش، سلامتی و نعمت برسید.
برای درک اینکه چرا مردان ازدواج می کنند لازم است قدری درباره مردان و رابطه بدانیم. مردان برای وقت گذراندن و آشنایی با زنان از رابطه ای به رابطه دیگر می روند.
ما زنان با هر کسی آشنا می شویم با او وصل می شویم، مثلاً حتی اگر زنی از مردی خوشش نمی آید فکر می کند چطور با او بهم بزند که ناراحت نشود!
مردان اینطور به قضایا نگاه نمی کنند. آنها از تمرکز واحد برخوردارند. پس آنها می توانند با یک زن ملاقات کنند و خیلی هم لذت ببرند و بعد که ملاقات تمام شد، توجه آنها متمرکز می شود به چیز دیگری و بعد دیگری.
آنها لزوما ملاقات ها را به هم وصل نمی کنند حتی اگر ۶ ماه هم هر شنبه شب با یک زن ملاقات کنند لزوماً اسمش این نیست که ما در رابطه هستیم. این به این معنا نیست که مردان به آینده فکر نمی کنند و یا به ذهنشان نمی رسد که یک رابطه به چه سمتی دارد حرکت می کند بلکه مربوط به این است که برای یک مرد هدف مهم است. اگر هدف سکس است او به روی سکس متمرکز است. اگر هدف رفتن به مهمانی است و او کسی را لازم دارد که با او به مهمانی برود به روی همین متمرکز است. اگر هدف ازدواج است، به روی پیدا کردن همسر متمرکز است.
ولی آنها برای “آشنایی به هدف ازدواج” با کسی بیرون نمی روند بلکه تنها برای “ازدواج با هدف ازدواج” بیرون می روند. مردان کلاً باور دارند که همه زنان مایلند ازدواج کنند و زنان باور دارند که مردان مایل نیستند که ازدواج کنند، بنابراین وقتی زنان با مردی ملاقات می کنند، از او نمی پرسند که هدف او چیست؟
چرا؟ برای آنکه این باور غلط وجود دارد که مردان نمی خواهند ازدواج کنند و باید آنها را دلبند کرد و جذب کرد و در تله انداخت!
این فرمول یک ایراد بزرگ دارد و آن این است که مردان غریزی و طبیعی شکارچی هستند. آنها برای شکار، جنگ، دفاع و محافظت ساخته شده اند. چنین موجودی را اگر هم در تله بندازید بعد از خوردن آنچه در تله هست قدری می ماند تا راه فرار را پیدا کند!
مردان باید خودشان آماده ازدواج بشوند و اگر جور دیگری باشد، اگر هم ازدواج کنند تن به تأهل نمی دهند.
بسیاری از زنان سال های طلایی عمر خود را با مردی گذرانده اند، جوانی، پول، بدن و امکانات خود را دربست در اختیار مردی گذاشته اند که شاید او با آنها ازدواج کند ولی هیچوقت این موضوع را مطرح نکرده اند و وقتی مطرح می کنند می ترسند او بگوید من نمی خواهم، آماده نیستم یا هر چیز دیگری!
بسیاری از من می پرسند: من می ترسم که مردها را بترسانم اگر بگویم می خواهم ازدواج کنم. درست برعکس! شما کسانی را می ترسانید که نمی خواهند ازدواج کنند!
مردی که وقتی شما سوژه ازدواج و تعهد را مطرح می کنید به شوخی می زند و یا حالش بد می شود و موضوع را تغییر می دهد و به نحوی حاضر نیست که موقعیت خودش و شما را روشن کند، آماده ازدواج نیست!
این به این معنی نیست که شما ایرادی دارید یا شما دوست داشتنی نیستید یا هر چیز دیگری یا مردان همه یکجورند… یا…
خیلی از خانم ها به من شکایت می کنند که مردها فقط به دنبال سکس اند! خیلی تعجب می کنند وقتی من می گویم بله چه ایرادی دارد؟ جواب آنها این است که خوب من ناراحت می شم! من می پرسم چرا؟ می گویند: ”خوب آخه یعنی چی؟ ما اصلاً یک ساعت هست با هم آشنا شدیم؟” من می گویم ولی برای مردها ساعت معینی ندارند که باید ”حالا در این ساعت سکس بخواهم!”
بعد می گویند که «آخه من هدفم ازدواجه» می گویم آنها مطلع هستند؟ اغلب جواب این است که ”«نه!» اگر بگویم فرار می کنند!” یا «بله معلومه!» می گویم از آنها پرسیدید هدفشان چه هست؟ می گویند «نه!» که حالا نوبت من است که تعجب کنم. مثلاً شما فکر کنید من سوار یک اتوبوس بشوم و نپرسم مقصد راننده کجاست؟ این یعنی چه؟ یعنی چون من گفتم من مقصودم سانتا باربارا است او هم حرفی نزد یعنی او هم دارد در آن مسیر می رود؟
بعضی از زن ها می گویند بله او هم می گوید هدفش ازدواج است!
می گویم رفتارش هم همین را می گوید؟! مردها با رفتارشان، افکارشان را ابراز می کنند نه با کلماتشان!
حتماً دارید فکر می کنید پس یک مرد کی هدفش ازدواج هست؟ وقتی یک مرد بدنبال ازدواج کردن هست بدنبال محسنات چیزی متفاوت می گردد. دوست دختر یا هر دختری می تواند برای او شکل خوش بودن، لذت، ماجراجویی، جالب بودن و جذاب بودن را داشته باشد یا صرفاً پر کردن وقت، تنهایی یا نیاز و خواسته ها.
بالعکس زمانی که یک مرد بدنبال همسر می گردد از خودش می پرسد آیا این زن کسی است که من می توانم خوشحالش کنم؟ آیا این کسی است که با آنچه من فراهم می کنم راضی خواهد بود؟ آیا من در راضی کردن این زن موفق خواهم بود؟ مهم تر از همه آیا من می توانم به این زن اعتماد کنم؟ مردان بدنبال کسی هستند که پشت آنها را داشته باشد. لغتی که مردان استفاده می کنند «شریک» است. یعنی کسی که زندگی من را سهیم باشد. به این معنا که مرد به خودش می گوید: من زندگی را خودم به تنهایی می توانم اداره کنم ولی می خواهم آن را با کسی شریک باشم.
وقتی از مردان می پرسم چه عاملی باعث شد همسرتان را انتخاب کنید جواب آنها این است که «وقتی همسرم را درکنار زنان دیگر دیدم هیچ مقایسه ای نبود»
وقتی در کنار زنان دیگر بود «هیچ مقایسه ای نبود» من فکر کردم این به این معناست که این زن بی همتاست ولی باز دریافتم که مردان ساده و باوقار هستند و منظورشان همان است که گفتند یعنی وقتی این زن را در کنار زنان دیگر می بینم مکانیسم مقایسه که خودکار و اتوماتیک است کار نمی کند و او را با دیگران مقایسه نمی کنم. متوجه هستند که این زن را با زنان دیگر و یا انتخابشان را با سایر انتخاب ها مقایسه نخواهند کرد. برای یک شکارچی که همیشه بدنبال چیزی برای شکار کردن است، این که بتواند در این زمینه شکار را کنار بگذارد و بر روی شکار دیگر اهداف دیگرش کار کند و تمرکز کند، بخصوص که او فقط می تواند به روی یک چیز تمرکز واحد داشته باشد، بسیار مهم و حیاتی است.
ولی راز اینکه مردان با چه کسی ازدواج می کنند این است:
*** برای مطلع شدن از جواب این سوال، سمینار “چرا مردان ازدواج می کنند“ را از لینک زیر خریداری بفرمایید: