
آیین گیسو بُران
در این چند هفته اخیر شماری از بانوان ایرانی را مشاهده کردیم که گیسوان خود را بریدند
. اما هستی و سرچشمه این رفتار چیست
گیسوبُران، زلف گشودن؛ یا بریدن مو و گیسو از آیینهای سوگواری در فرهنگ ایرانی و از رسوم دیرینه ایرانیان باستان و نماد سوگواری است. فرنگیس در سوگ سیاوش گیسوانش را برید؛
فردوسی:
ز خان سیاوش برآمد خروش
جهانی ز گرسیوز آمد به جوش
ز سر ماهرویان گسسته کمند
خراشیده روی و بمانده نژند
همه بندگان موی کردند باز
فرنگیس مشکین کمند دراز
برید و میان را به گیسو ببست
به فندق گل ارغوان را بخست
عطار:
سحرگه مادرِ آن کُشتهی زار
ز بهر شیردادن گشت بیدار
بدید آن طفل را بُرّیده سر باز
برآورد از دل پر درد آواز
فغانی و خروشی در جهان بست
دو گیسو را بریده بر میان بست
حافظ:
گیسوی چنگ بِبُرّید به مرگِ مِیِ ناب
تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
خاقانی:
گیسوی چنگ و رگ بازوی بر بط ببرید
گریه از چشم نی تیز نگر بگشایید
سلمان ساوجی:
ای صبحدم، چه شد که گریبان دریدهای
وی شب، چه حالت است که گیسو بریدهای
در فرهنگ کُردی و لُری؛ زنان در سوگ عزیزان از دست رفته، روی میخراشند و گیسوی خود بریده؛ به دور دست میپیچند
بر اساس آیین پریشان کردن گیسو در میان کُردها و لُرها؛ زنان موی خود را پریشان کرده و بر سر و صورت خود میکوبند و به خراشیدن صورت خود میپردازند.
در آیین چمر در استانهای کرمانشاه، ایلام و لرستان؛ در بخشی از مراسم به هنگام نزدیک شدن اسب آراسته به سیاهچادر، زنان به زاری پرداخته و گیسوی خود را پریشان میکنند. در زبان کرمانشاهی و لکی به گیسبُران ؛ گیسبرین و در لُری خرمآبادی و بختیاری به آن پل برون گفته میشود.