درسایه سرو -برنده ی اسکار بهترین انیمیشن کوتاه ۲۰۲۵

«درسایه سرو »برنده ی اسکار بهترین انیمیشن

نهنگی عظیم به گِل می‌نشیند. در ساحلی در جنوب ایران، زیر آفتاب سوزان. پدر و دختری جنگ‌دیده و رنجِ جنگ کشیده یک روز از زندگی‌شان را به نجات نهنگ اختصاص می‌دهند.
دختر، عاقل و پرشفقت است و به شکل رخشانی دل‌رحیم و خردمند. پدر، خسته، اندوهگین، دردمند و به‌غایت رنجور و زخم‌‌خورده. زخم‌ها روی بدنش نیست، از درون ویرانش کرده؛ زخم جنگ ایران و عراق، زخم کشته‌شدن همسر در جنگ، زخم خشونت مقدس‌شده چیزی که بعد از هشت‌سال تمام شده ولی جراحت‌هایش در وجود انسان‌ها تا عمیق‌ترین نقطه‌ها حک شده.
پدرِ شیرین سوهانی، یکی از سازندگان این انیمیشن، کهنه‌سرباز جنگی‌ست؛ رزمنده‌ای که در جنگ ایران و عراق یک چشم را از دست داده، ترکِش در جمجمه‌اش باقی مانده و گاهی ناگهان رفتارهای عجیب و خشونت‌آمیزی نشان می‌دهد. شیرین، همان‌که مجسمه اسکار را در دست گرفت، در تمام زندگی با پدری سرکرده که پس از بازگشت از جنگ به انسانی کاملاً متفاوت تبدیل شده بود.
نهنگِ به گِل‌نشسته، دردهای نادیدنی همان پدری‌ست که هر صدا و حرکت و تصویر و اتفاقی، خاطره‌‌ای از حمله عراقی‌ها، موشک، هواپیمای جنگی و انفجار را به جانش می‌ریزد و اضطراب و خشم، آشفته‌اش می‌کند؛ پدری درگیر با «اضطراب پس از سانحه» ( پی‌تی‌اس‌دی) و دست‌وپازنان در زخم‌های باقیمانده درونی از جنگ.
پدر که باید سَروی باشد، پایدار و مستحکم، سایه‌ای داشته باشد بلند و دلگرم‌کننده، باید نماد زندگی و آزادگی و استقامت باشد، شکننده و مضطرب و منزوی‌ و آسیب‌پذیر است. به گِل نشسته و نومید و مأیوس است. گذشته‌ تاریک و خاطرات سرکوب‌شده، خفه‌اش می‌کند و فرسوده به لبه زندگی رسیده. و دختر که تمام این سال‌ها کوشش کرده سایه سَرو زندگی‌اش را حفظ کند، نومید و ناتوان است؛ یا باید برود یا بماند و این نهنگ به گِل نشسته زیر آفتاب کُشنده را نجات دهد.
انیمیشن کوتاه ایرانی که اسکار گرفت، درباره دردهای نادیده‌گرفته شده و سلطه پیداکرده و درمان نشده ما ایرانی‌هاست. از زندگی شخصی سازندگانش برآمده ولی تک‌تک ما در آن خود را می‌یابیم؛ ماییم و نهنگ‌های به گِل نشسته، ماییم و پدرهای فرسوده و پشیمان، ماییم و دختران در تلاش برای آزادکردن و آزادشدن، ماییم و زخم‌های درونی درمان‌نشده‌ جمعی که دارد خفه‌مان می‌کند، ماییم که باید بیل به دست بگیریم و کنار نهنگ‌های به گل نشسته راه باز کنیم تا آبی روان شود، ماییم که باید نهنگ را به اقیانوس برگردانیم، ماییم که باید بجنگیم، بمانیم، بگیریم، بخواهیم و بایستیم.

 

Translate »